بوی خون و خاک می آید ز راه

بوی محرم می آید ز راه

بوی خون و خاک و آتش است در راه

بوی سوختن و ساختن می آید ز راه

بوی کفر و نفاق می رسد بر مشام

ای شامیان ای شامیان رفتید بر راه ظلم

کشتید حسین را نفرین باد بر شما

بوی عطر و عنبر خمیده قامت می آید ز راه

چشم دلت را باز کن تا ببینی و بشنوی

صدای گریه وا ویلتای زینب را

صدای هق هق دخترکی سه ساله را

و بینی جان دادن او را بر نعش حسین

باز کن چشمت را تا بشنوی

صدای گریه رباب را ز تیر خوردن پسرک شیرخوارش

تا ببینی کمر شکسته حسین را هنگام شهید شدن یک دانه پسر

و هنگام شهید شدن عباس که فرمود

به خدا کمرم شکست

و وای بر شما ای شامیان

ن

 

فرین و لعنت باد بر شما

که کشتید سلاله محمد را و کشتید نور چشم فاطمه را

و بر دوش ما گذاشتید این غم بزرگ و عظیم را