غبطه ملائک مقرب

عشق من به تو عشق پوچ و تو خالی نیست

عشق من بازیچه نیست

عشق من به تو عشقی راستین است

که از اعماق وجودم بر می خیزد

می نویسم تا بدنی دوستت دارم تا ابد

با تو خواهم آمد به هر کجا که بروی

با تو سر خواهم گذاشت به کوه و بیابان

دست در دست هم چون دو کبوتر سبک بال

پر خواهیم کشید به سرزمین عشق و رویاها

عشق من در برابر تو هیچ است

دوست دارم در آسمان دلمان به پرواز آییم

و هر چه داریم با هم تقسیم کنیم

عشقمان را ارزش نهیم

تو مپندار که من دوستت ندارم

و بدان که عاشقت هستم و خواهم بود

تا جایی که آسمان و زمین در هم دوخته شود

و با تو هستم تا آنجا که دیگر نباشد جانی در بدنم

و خاک شده باشد منزلگه ابدی من

عشق ما نیست عشقی واهی

عشق ما در آسمانها بسته شده

و ملائک مقرب خورند غبطه بر آن