عشق من به تو عشق پوچ و تو خالی نیست
عشق من بازیچه نیست
عشق من به تو عشقی راستین است
که از اعماق وجودم بر می خیزد
می نویسم تا بدنی دوستت دارم تا ابد
با تو خواهم آمد به هر کجا که بروی
با تو سر خواهم گذاشت به کوه و بیابان
دست در دست هم چون دو کبوتر سبک بال
پر خواهیم کشید به سرزمین عشق و رویاها
عشق من در برابر تو هیچ است
دوست دارم در آسمان دلمان به پرواز آییم
و هر چه داریم با هم تقسیم کنیم
عشقمان را ارزش نهیم
تو مپندار که من دوستت ندارم
و بدان که عاشقت هستم و خواهم بود
تا جایی که آسمان و زمین در هم دوخته شود
و با تو هستم تا آنجا که دیگر نباشد جانی در بدنم
و خاک شده باشد منزلگه ابدی من
عشق ما نیست عشقی واهی
عشق ما در آسمانها بسته شده
و ملائک مقرب خورند غبطه بر آن
سلام
خیلی جالب بود
مخصوصا عکس کنار دریات
موفق باشی
تا بعد....
جلوی من قدم بر ندار
شاید نتونم دنبالت بیام
پشت سرم راه نرو
شایدنتونم رهرو خوبی باشم
کنارم راه بیا و دوستم باش
تو را مانند جنگلهای شب درچشمه رویا
تو را مانند آوای بلورین پرستوها
تو را من دوست می دارم
تو را ای از وجودت کوچهای ذهن من سنگین
تو را ای دیدگانت از حریر ما رنگین
تو را من دوست می دارم
تو را مانند تنهایی
تو را ای اوج زیبایی
تو را من دوست می دارم
سلام. خیلی قشنگ بود مخصوصا عکسش .. ممنونم از اینکه خبرم کردی..شاد باشی.
سلام دوست عزیزم کجائی تو؟
سلام...
سکوتم باید کوتاه باشد
بهانه هایم باید هیچ باشد
این بود قرار دل بی قرار ،
نفس کشیدن در هوای بی نیازی .
شادی را در عبور هیج دیدن و
تبسی همیشگی که همه تو را مجنون بی خیالی های کودکی بنامند
و حرکت !
مهم نیست چند فصل ، مهم نیست تا کی !
دلخوشی هامان که هیج ،
برای بودن بی دلیل رفتن هم اگر سراب نباشد بی دلی است !
هنوز هم سایه ای هست .
زیر درختی سرو ،
می شود به نگاهش نشست و هیچ نگفت .
جای که بلند ترین مصرع ، سکوت است !
هر کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
!!!
نمیدونم چه ربطی داشت اینی که اینجا نوشتم!
دلت دریا