کاش می شد دنیا را عوض کرد

سلام تا حالا شده از این دنیای غریب و ناشناخته که از هیچیز اون سر در نمی آرید و فقط برای این زندگی می کنید

که یا کسانی را دوست دارید و یا می خواهید به یک هدف مشخص برسید دلتون بگیره و دوست داشته باشید و

آرزو کنید که ای کاش می تونستید اونو عوض کنید و مثل یه صفحه نقاشی یا یک دکوراسیون اونو اون جوری که

می خواید می تونستید نقاشی کنید  و یا طراحی کنید ویا مثل مهره های شطرنج می تونستید مهره ها را به هم

بریزید و از اول اونها را بچینید و خودتون نقشها را برنامه ریزی می کردید؟! اما حیف که نمیشه و کسی دیگه طراح و

برنامه ریز و نقاش این روزگاره.

بعضی وقتا یه اتفاقایی می افته که خوشحالت می کنه و نمی دونی اون از کجا اتفاق افتاده و گاهی هم همون

اتفاق خوش به یک غم بزرگ تبدیل می شه و نمی دونی تقدیرش چیه؟

و حالا من خیلی دلم گرفته و نمی دونم که می خوام چیکار کنم؟ چرا یه روز یه آدم پیدا میشه و بهم نیرو میده و

ارادمو تقویت می کنه و یک دفعه ناپدید میشه و نه به ایمیلات جواب می ده و نه به تلفنات واقعا چرا آدما اینجورین؟

مگه من ازش طلب کمک کردم نه بلکه اون خودش اومد و این دل بدبخت را سیاه کرد و حالا این دل بدجوری شکسته

و ای کاش دل با یک نگاه عاشق نمی شد حتی اگه اون طرف فقط بخواد دوستت باشه اما تو عاشقش شدی؟!

 

نظرات 4 + ارسال نظر
ملوسک پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:39 ق.ظ http://hermess.blogfa.com

سلام دوست من... نوشته هات خیلی به دل میشینه.
امیدوارم هیچ وقت دلت نگیره.

بانو ی شعر پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:29 ق.ظ http://www.banoyesher.blogfa.com

نمی دانم تا به حال از سراشیبی زمان سقوط کرده ای ؛ آن لحظه که فرصت ها تمام می شود تا

تنها یک بار دیگر بگویی مرا ببخش ..... آن لحظه که محتاج گذشتی و دیگر زمان برای از تو گذشتن

نمانده برای پشیمانی ….برای بخشش …

زمان می گذرد و این من و تو هستیم که در این زمان دیگر فرصتی برای بازگشت نمی یابیم ......

می دانم که تونیز می دانی برای برگشتنت خیلی دیر است … .آنقدر دیر است که اگر تمام زمانهای

از دست رفته به هم بچسبند باز هم نمی توانند دیر را زود کنند …

تو را برگردانند ..مرا بخشنده کنند

حسین رضایی پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:01 ب.ظ http://rezaei307.blogsky.com

سلام دوست عزیز
خیلی با حال بود
وبلاگ من هم به روز شد
منتظر شما هستم
بای

MOHAMMADREZA چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:37 ق.ظ

SALAM BE ELHAM AZIZAM
متنت خیلی قشنگ بود
میدونی بنظر من هر کسی ارزش این رو نداره که عشق خودمونو نثارش کنیم نمی دونم شاید تو دنیای عشق و عاشقی شانس خیلی مهم باشه شانس آدم به آدم کمک میکنه تا معشوق و عاشقی رو برای خودمون پیدا کنیم که همیشه در کنارمون باشه اونهم یک رو بدون هوا و هوس و بدون اینکه این ارتباط موقتی باشه
میدونی آدما میان و میرن ولی یادشون چه خوب و چه بد میمونه و چه خوبه که همه ما پیش دیگران یاد خوبی بجا بذاریم
بی مبالغه بگم الهامی که میشناسمش و نمیشناسمش برای من الهام بخش خیلی خوبیها و لطافتها و آرامش ها و صداقتها و لذایذ و امیدها و آرزوها و هیجانات و سکون ها و سکوتها و التهابات و زیباییها و شادیها و همه احساسای قشنگ دنیا بوده و هست و نمی دونم برام میمونه یا نه ولی الان مهمه که هست .
نمی خوام خیلی از حال جلوتر برم و یه روزی به این برسم که ای کاش میشد دنیا رو عوض کرد چون اگر حال رو دریابیم و قدر آدمای کنارمون رو بدونیمو احساسمونرو بهشون بی واسطه و بی غل و غش بگیم هیچ وقت هوس این رو نمی کنیم که ای کاش میشد دنیا رو عوض کرد .
محمدرضا
تنها کسی که تنهایی مرا درک می کند کسی هست که در تنهاییش مرا یاد می کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد